هر چند روز یه بار اتفاقات روزانه و گندهایی که زدم رو مینویسم

توی نوشته هام همیشه میگم کاش قبلش فکر میکردم یا باید اونکار رو میکردم

ولی اینو یه جا بنویسید چند سال دیگه از تو گنجه درش بیارید بگید فلانی گفت : "شاید باید" دردناک ترین ترکیب ادبیات است.

دو

چيزى رو كه ميخواى، اگه بخواى با چنگ و دندون به دستش بيارى، بايد با چنگ و دندون هم نگهش دارى. و اگه بخواى با آرامش به دست بياريش، با آرامش هم پيشت مى مونه.

+ فکر کنم کسایی که توی این قضیه سابقه دارن بفهمن چی میگم!

ما اهل اینجاییم

حس خیلی باحالیه یه گمشده رو پیدا کنی و باهاش سفر کنی به عقب ترها

و حس خیلی مبهمیه که فکر کنی تو این چندسال چقدر عوض شده و ازت فاصله گرفته

+اینقدر از پیدا کردنت خوشحال هستم که این دومی رو فعلا نگاه نکنم

یک

 یکی از خوبیای زندگی همین کوتاه بودنشه. آدما تا سننشون زیاد میشه شروع میکنن به حسرت خوردن برای شانسای زیاد موفقیتی که داشتن و کارایی که اگه سمتش میرفتن زندگیشون متحول میشد. خیلیا حتی بعد از شصت هفتاد سال نمیفهمن یه آدم میتونه تو خیلی از زمینه ها استعداد نداشته باشه. آدم باید اولین کاری که میبینه توش موفقه رو دو دستی بچسبه و ادامه بده...

!!!!

تقریبا میشه گفت هر روز میام سر میزنم میبینم نیستید و میرم

دلم میخواد اینجا باشم ولی احساس میکنم دیگه کسی نیست که بیاد بخونه.

+ هر کی بود یه نشونی بده